غم نامه ای در سوگ جانباز و آزاده ی سرافراز حاج عباس فولادگر **

مقدمه

با عرض سلام و ادب و احترام و بیان تسلیت به مناسبت رحلت جانگداز دوست بسیار عزیزم آزاده ی سرافراز حاج عباس فولادگر خدمت خانواده ی محترم ، برادران آن مرحوم و همه ی دوستان و اقوام وابسته از خداوند رحمان برای آن عزیز سفر کرده رضوان الهی و برای خانواده ی داغدارش صبر در این مصیبت عظیم و طول عمر با عزت مسئلت می نمایم

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
خطاب به دختران عزیز آن مرحوم:
عزیزان تسلیت! جانان جان رفت
پدر ؛ آن نازنین مهربان رفت
نباشد این عزا مختص فامیل
که از ایران دلیری قهرمان رفت

جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۸

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

آخرین تغییرات:
توسط
نسخه چاپی شعر
حاج عباس فولادگر
کجا رفتی رفیق با درایت ؟
بریزم اشک ماتم در عزایت
اگر رفتی تو از پیشم ولی کی
دلم روی وفا سازد رهایت؟
بمانی تا ابد در خاطراتم
کجا یادم رود مهر و صفایت؟
تو بودی مفتخر با نام عباس
همان شاهی که باشد مقتدایت
تاسی کردی از او در طریقت
دلاور بودی و اهل درایت
تو بودی مرد میدان های پیکار
که در هر جبهه باشد رد پایت
جنوب و غرب کشور شاهدانند
به رزم روز و شب ذکر و دعایت
تو جانبازی نمودی بهر اسلام
نشان از تیر و ترکش هر کجایت
چه سختی ها کشیدی در اسارت
بنازم همت و صبر و رضایت
اسارت بر تویی معنا ندارد
که بعثی خسته می شد از رجایت
پس از آن در جهاد خودکفایی
نشان دادی چه خوب از خود کفایت
چه گویم از کمالات تو ای دوست
زبان درمانده از مدح و ثنایت
تو رفتی منتها یاد تو باقی است
که تاریخ جهان بیند بقایت
نمی گردد به دنیا سرد و خاموش
ندای کل ارض کربلایت
که زینب گونه در راه تو کوشند
عیال و دختران باحیایت
تو را عمری هدف قرب خدا بود
پس از این پس صفا کن با خدایت
شنبه پنجم بهمن ۱۳۹۸
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
این غزل هم تقدیم به دختران عزیز آن مرحوم:
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
عزیزان تسلیت! جانان جان رفت
پدر ؛ آن نازنین مهربان رفت
نباشد این عزا مختص فامیل
که از ایران دلیری قهرمان رفت
جهان باید نماید گریه زیرا
یکی از بهترین ها از جهان رفت
زمین مانند او کمتر به خود دید
سمائی بود و سوی آسمان رفت
نجابت ؛ پاکی و صدق و سخاوت
مرامش بود و با آنها دوان رفت
تمام جبهه ها را تا اسارت
به دنبال شهادت نوجوان رفت
ولی بهرش مقدر شد بماند
ولو چندین سفر تا پای جان رفت
تمام صحنه ها تسخیر او شد
سرافرازانه در هر امتحان رفت
یقین او در ردیف اولیا بود
که پنهانی به راه عارفان رفت
سرانجام این یل آزاده ، جانباز
به دنبال شهیدان تا جنان رفت
یکشنبه ششم بهمن ۱۳۹۸
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
بنازم ای ابرمرد دلاور
که بودی خادم زهرای اطهر
تو عمری تکیه بر مولا نمودی
دفاع از حضرت زهرا ‌نمودی
مودت در دلت یک دم نشد سرد
همین عرض ارادت ها اثر کزد
صیانت از حریم پاک زهرا
سبب شد تا شود مهرش هویدا
مصادف شد وفاتت با عزایش
همین یعنی تو هم گشتی فدایش
پس از این مزد عمری عشق حیدر
بنوش از دست مولا شهد کوثر
شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۸
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
روحش شاد به ذکر یک صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
مراسم هفته

پی نوشت

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
بر روح گذشتگان صلاتی بفرست
در هر شب جمعه ای براتی بفرست
بر روح عزیز شان بخوان سوره ی حمد
بر شادی آنها صلواتی بفرست
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
در صورت تمایل با مراجعه به صفحه ی زیر چند رباعی صلوات را مطالعه فرمائید
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

عباس جان سلام

باورم نمی شود که از پیش ما رفته باشی
ای کاش خبری که در مورد سکته ی قلبی ات به بنده رسید واقعیت نداشته باشد
ای کاش الان خواب باشم و آنچه از رفتنت شنیده ام فقط یک کابوس باشد

۳۳ سال پیش وقتی خبر شهادت پسر عمه ی عزیزم شهید حیدرعلی بهلولی را شنیدم این خبر تلخ ترین خبر تمام عمرم بود
بی امان در سوگش اشک ریختم....

سه سال پیش خبر درگذشت رفیق صمیمی ام سید صابر موسوی زاده مرا بدجور عزادار کرد
و در غمش چقدر گریه کردم.....

و سه هفته ی پیش غم بار ترین خبر زندگی ام را به دنبال شهادت مظلومانه ی سردار سلیمانی در یافت کردم
و باز بی امان اشک ماتم ریختم

و امشب با خبر ناگوار دیگری تمام غمهایم تازه شد و خدا می داند که چقدر متاثر شدم
البته نه برای تو که تو سرافرازانه به یاران شهیدت پیوستی و در آغوش خدا آرام گرفتی
بلکه برای خودم متاثر شدم که باز یکی از بهترین های زندگی ام را از دست دادم

تو خود آگاهی که چقدر دوستت داشتم و از هم صحبتی با تو لذت می بردم

بنده یقین دارم که از ارادتم به وجود عزیزت با خبری و روح پاکت شاهد و ناظر احوال غمبار و تاسفبار من است.

از خداوند کریم برای تو رضوان الهی و برای خانواده ی محترم ، اعضای فامیل و همه ی دوستان صبر در این مصیبت عظیم خواستارم


عباس جان
شهادتت مبارک

روحت شاد و با حضرت ابوالفضل العباس محشور باد

ان شاءالله

آن طرف نیز همچنان ما را از دعای خیرت بی نصیب نکن

یا علی مدد

جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۸

بسم رب الشهدا و الصدیقین

جانباز و آزاده ی سرافراز حاج عباس فولادگر یکی از بهترین های روزگار ما بود که دو سال از دوران نوجوانی اش را در جبهه های جنوب و غرب کشور با رشادت و شجاعت خاصی گذراند تا اینکه در عملیات خیبر به اسارت نظامیان بعثی در آمد
اما دوران سخت اسارت کماکان برای او دوران خودسازی و مجاهدتی خاص محسوب شد و از آن امتحان سخت الهی نیز سربلند بیرون آمد.
وی پس از آزادی از بند دژخیمان بعثی بیکار ننشست و در صحنه ی سازندگی کشور با تمام وجود در بخش صنعت مشغول خدمت شد و در این جبهه نیز شایستگی خود را به نمایش گذاشت.
آن آزاده ی دلاور سه هفته ای را که پس از شهادت سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی زنده ماند بسیار اندوهگین و افسرده بود و در فراق آن یگانه ی دوران  بی امان اشک ماتم ریخت.
شاید پیوند قلبی او و سردار باعث گشت که روح بلند او قفس دنیا را تاب نیاورد و لذا این دلبستگی ، پر پروازی برای او شد و سه هفته پس از عروج ملکوتی حاج قاسم یعنی در روز جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۸ پس از عمری تلاش و مجاهدت دعوت حق را لبیک گفت و به جمع یاران شهیدش پیوست
روحش شاد
و راهش پر رهرو باد
ان شاءالله
روحش شاد به ذکر یک صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم

دیدگاه و پیام شما

از اینکه دیدگاه خود را به اشتراک می‌گذارید، سپاسگزاریم.

نظر توسط کریم نژاد

سلام آفرین بر شما که قدردان زحمات و جان فشانی های مجاهدان فی سبیل الله هستید اجرکم الی الله

نظر توسط

سلام بر شما

ممنونم از لطف حضرتعالی
انجام وظیفه ای بوده که هر چند ناقص و نارسا در حال انجام آنم


امثال عباس آقا فولادگر به گردن همه ی مردم ایران حق دارند و بنده خود را مدیون ایشان و دیگر آزادگان و جانبازان و ایثارگران می دانم

امیدوارم بتوانم ذره ای از رشادت ها و جانفشانی های این قهرمانان ملی را با قلم نارسایم ثبت نمایم

ان شاءالله
کریم نژاد سلام آفرین بر شما که قدردان زحمات و جان فشانی های مجاهدان فی سبیل الله هستید اجرکم الی الله