فردوسی احیاگر زبان فارسی **

مقدمه

۲۵ اردیبهشت ماه روز بزرگداشت حکیم فردوسی بزرگ است

به همین مناسبت چند بیتی خدمت دوستداران زبان پارسی و ارادتمندان پدر زبان فارسی فردوسی بزرگ تقدیم می کنم 

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
به نام خدا ، خالق هر اثر
پدید آور وحی و شعر و هنر،
بگویم سپاس و درود و سلام
به فردوسی فاضل و خوش کلام
تو ای مرد یکتای ایران زمین
گوارای روحت بهشت برین
که گفتار ما زنده از کار توست
از اشعار و پندار و کردار توست
به انسان به هر دوره در زندگی
نشان داده ای شیوه ی بندگی
یقین رستم و کاوه ات زنده اند
به اشعار نابت فروزنده اند
تو هم زنده ای تا جهان زنده است
که اینجا زبان از تو پاینده است
در صورت تمایل متن کامل این شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
آخرین تغییرات:
توسط
نسخه چاپی شعر
مختصری از شرح حال شاعر بزرگ پارسی زبان حکیم فردوسی طوسی
این حرف و بیان که بر لب ماست
مدیون سخنوری تواناست
مردی که به صحنه همچنان شیر
شد مانع هجمه ای فراگیر
آن دوره که خاک پاک ایران
شد خوار و مسخر پلیدان،
آن شب که ستم به نام اسلام
شد بر همه از طریق اوهام،
فردوسی اهل درک و دیدن
آمد به حماسه آفریدن
آن شب که خلیفه های غاصب
با وعده و گفته های کاذب،
هم آتش فتنه آفریدند
هم پیکر شیعه می دریدند،
آن شب که تمام افتخارات
رفت از جملات و از عبارات
فردوسی ما نظیر خورشید
در صحنه ی این جهان درخشید
آمد به میان و خوش سخن گفت
تاریخ زمانه ی کهن گفت
ایرانی اصلی و جوانمرد
در شعر خودش معرفی کرد
گفت: « ای پسرم، تو با خبر باش
از جهل و خرافه بر حذر باش
اجداد تو جملگی شریف اند
با دیو و ستمگران حریف اند
آنان به زمانه چیره دستند
هر دوره فقط خدا پرستند
اندیشه و حرف و کارشان نیک
با ایزد خود انیس و نزدیک
دنیای پدر وسیع و آباد
مردم همه سربلند و دلشاد
این دوره اگر وطن چنین است،
ویرانه به نام اهل دین است،
روزی که بهار این جهان بود
ایران گل سر سبد درآن بود
امروزه اگر وطن تباه است
در دست شغال روسیاه است،
یادت نرود که محترم بود
کاشانه ی شیر و شاهِ جَم بود
امروزه اگر چه در بلایی
یادت نرود که از کجایی
میهن نکند کنی فراموش
شیری بدهی به عده ای موش.... »
بر ملت خود هویتی داد
تا کس نرود مقامش از یاد
شد زنده از او هم این زبانش
هم نام و تمدن کیانش
پس رحمت حق به روح او باد
در باغ جنان وجود او شاد....
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

پی نوشت

..

 تعریفی از شعر و شاعر 

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
شعر است و به رتبه کمتر از وحی
دعوت به درست و از غلط نهی
ابزار بیان اشتیاق است
خاکستر آتش فراق است
از حسن گل است و مهر خوبان
اوصاف نگار و روی جانان
تصویر و بیان هر قشنگی است
نقاشی جلوه های رنگی است
شاعر نگران جسم و جان است
او اهل زمین و آسمان است
در صورت تمایل متن کامل این موضوع را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

.

دیدگاه و پیام شما

از اینکه دیدگاه خود را به اشتراک می‌گذارید، سپاسگزاریم.

نظر توسط فرشاد تابش

با سلام

چه خوش گفتی سخن در این زمینه!
مگر هستی تو با حافظ قرینه؟!
که اینگونه، سخن زیبا بگفتی
که درد و غم این دیوانه گفتی!
تو را باید یه لایک بیگ و گنده!
یه لایک آبدار،خوشگل؛قلمبه!

»فرشاد تابش«

نظر توسط فرشاد تابش

اگر بار دگر سخن راندی ز ایران
بگو از قهرمانان؛آن دلیران
بگو از اردشیر و بابک جم
بگو از پهلوانی های رستم
بگو از مازیار و عشق میهن
بگو از بزرگی های(1) برزن(2)

1:افتخارات
2:ایران زمین

نظر توسط بهادری

کس ندیدم که در این شهرگرفتار تونیست
مگرانکس که به شهرایدوغافل برود
(
استاد سخن سعدی شیرازی)
با تشکر فراوان از زحمات شما ..از خداوند متعال بهترینها را برای جنابعالی آرزومندم..
سلامت و تندرست باشید

نظر توسط

سلام بر شما هموطن عزیز فرهیخته ی گرامی

ممنونم از لطف حضرتعالی و ابراز محبت تان
از خداوند کریم برای تان بهترین ها را مسئلت می کنم
سلامت و موفق و سرافراز باشید
ان شاءالله
بهادری کس ندیدم که در این شهرگرفتار تونیست مگرانکس که به شهرایدوغافل برود ( استاد سخن سعدی شیرازی) با ت

نظر توسط محمد چاکرالحسینی

باسلام
حقا زیبا بود و حق فردوسی هم بیانی لازمخدا فردوسی را رحمت کند وبه شما خیر جزیل محمت فرماید،،

نظر توسط کمبوجیه

درود بر شما استاد بزرگوار .
من اجازه برای اجرای اشعار زیبای شما رو میخواستم . آیا بنده این اجازه دارم که اشعار شما رو اجرا کنم ؟ خواهشمندم به ایمیل بنده پیام دهید . بسیار سپاسگزارم

نظر توسط

سلام بر شما هموطن عزیز و بزرگوار
بله بنده اشعارم را در این سایت برای استفاده ی عموم گذاشته ام و قطعا شما فرهیخته ی گرامی هم صاحب اختبارید که از آنها استفاده کنید

سلامت و موفق و سرافراز باشید ان شاءالله
کمبوجیه درود بر شما استاد بزرگوار . من اجازه برای اجرای اشعار زیبای شما رو میخواستم . آیا بنده این اجازه دا

نظر توسط

سلام

نظر توسط Mofidifar Admin

سلام بر شما
سلام

نظر توسط عطار

درود
شعر بسیار زیبایی بود استاد مفیدی‌فر.
باشد که از این اشعار زیاده شنویم.
بنده سوالی داشتم از شما،
در بیت " خود را نکند به شب ببازی / ایران بدهی به ترک و تازی "
منظورتان این است که ایران مختص پارسی زبانان است؟
بنده یک ترک زبان هستم، اندکی مصراع دوم این بیت به من برخورد و احساس کردم در این خاک یک مزاحمی بیش نیستم.
اگر اشتباه می کنم به بنده اطلاع رسانید.

با تشکر.

نظر توسط Mofidifar Admin

مفیدی فر:
سلام بر شما هموطن عزیز و بزرگوار

بنده اصلا چنین منظوری نداشته ام
ایران همواره سربلند بوده از اتحاد اقوام مختلف ایرانی

بنده در این رابطه شعری سروده ام با عنوان
فرزند ایران
که در بخشی از آن گفته ام

در ایران ترک و لر هر دم ، رفیق و مونس و محرم
عربها با عجم ها هم ، شریک و همدل و همدم

بلوچی ترکمن کردی ، یکایک زیر یک پرچم
چنین وحدت سبب گردد ، بماند ملک ما خرم

سرافرازان ایرانی ، یکایک یک نفس با هم
بخوانند اینچنین محکم ، که من فرزند ایرانم.....

متن کامل این موضوع را می توانید در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید


https://www.mofidifar.com/سیاسی-اجتماعی/فرزند-ایران