ای که یادت موجب آرامش است **
به نام آنکه به یادش همیشه آرامم
بدون دلهره راحت به سیر ایامم
خدای بنده نوازی که رزق من با اوست
خودش نموده ضمانت حلاوت کامم
کنار سفره ی لطفش نه فکر نان باشم
نه در مقام حضورش به جستن نامم
نه از گذشته ی عمرم کنم به حسرت یاد
نه بیم و دغدغه دارم برای فرجامم
تفاوتی ننماید به صحنه نقشم چیست
که من وظیفه ی خود را به حال انجامم
مدیر صحنه ی هستی حکیم دانائی است
که داده نقش مناسب به ذات و اندامم
در این دو روز نمایش نمی کند فرقی
چه بر اریکه ی قدرت چه دار اعدامم
تمام سعی خودم را کنم در این اکران
چرا که مالک هستی ببیند اقدامم
نه این ظواهر دنیا نه در جنان حوری
به ناز و عشوه مبادا یکی کند خامم
نه دلخوشم که رفیقی مرا کند تحسین
نه دلخورم که رقیبی بداده دشنامم
مهم فقط به طریقت رضای معبود است
لذا به صحنه مبادا خطا رود گامم
به غیر او همه عالم به نزد من هیچ است
که گشته مرکب هستی به دست او رامم
به روز خلقت آدم خدا به دستوری
تمام خوب و بدی را نموده الهامم
لذا گناه و معاصی به طبع من خوش نیست
چنانچه خوش ننماید زباله در جامم
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
دیدگاه و پیام شما
نظر توسط اکبر هنربخش
نظر توسط Mofidifar Admin
ممنونم از لطف حضرتعالی و ابراز محبت تان
سلامت باشید ان شاءالله
نظر توسط محمد چاکرالحسینی
بسیار گویا وزیبا
الهی نعمت وظیفه شتاسی بما عطا بفرما
آمین،
نظر توسط Mofidifar Admin
دست حق یار و یاورتان باد
ان شاءالله