عاشق در برابر میل معشوق تسلیم مطلق است '
من این پیمانه ی عشقت ؛ نمی بخشم به دنیایی
دلم را هم به غیر از آن نیندازم به دریایی
پری رویان در این عالم نهند از بهر دل دامی
ولی جز سوی گیسویت نیاید قلب شیدایی
هزاران گل در این دنیا شکوفا می شود اما
به هر بستان در این دنیا نباشد چون تو زیبایی
چه خوش باشد اگر روزی گذارم جان کف پایت
که جز آن تا دم مرگم نخواهم بهر خود جایی
اگر میلت جفا باشد که خونم بی سبب ریزی
ندارم از دلارامم به غیر از این تمنایی
اگر هم بنده را خوانی که سازی کام دل شیرین
نباشد از چنان یاری عجایب آنچه فرمایی
امید از جانب دلبر نبیند جز وفا چیزی
که از خورشید خود بینم فقط نوری تماشایی
تو با هرگونه آزارت به کام جان گوارایی
تو با هر بوسه ی مهرت به کام دل شکرخایی
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
دیدگاه و پیام شما